سرویس اقتصادی- اندیشکده امریکایی "شورای آتلانتیک" نزدیک به محافل لیبرال و حزب دموکرات امریکا در مقالهای با اشاره به اینکه هدف دولت آمریکا به صفر رساندن صادرات نفت ایران است و ایران نیز نیازمند درآمدهای نفتی برای برقرار ماندن اقتصاد خود است، مینویسد: "حداقل نفت صادراتی لازم برای پابرجا ماندن اقتصاد ایران چه میان است؟ برای یافتن پاسخ این پرسش باید اقتصاد کلان ایران را درک کرد. صادرات خام اصلیترین منبع درآمد دولت ایران و موتور محرکه اصلی توسعه زیرساخت و اقتصاد آن کشور است.
به گزارش آفتابنیوز؛ شورای آتلانتیک افزوده است: 17 درصد از تولید ناخالص ملی ایران در سال 2018 میلادی و 30 درصد از بودجه مالی دولت برای سالهای 2019 و 2020 میلادی به صادرات نفت بستگی دارند. براساس ششمین برنامه توسعه اقتصاد ایران، وابستگی آن کشور به درآمد حاصل از صادرات نفت تا سال 2022 میلادی به 20 درصد کاهش خواهد یافت و از سال 2024 میلادی به طور کامل حذف خواهد شد. با این حال، شاید با دید تردید به این برنامه بنگریم و به این نتیجه برسیم که دستیابی به این هدف ناممکن و غیرواقعبینانه است.
ایران چهارمین کشور جهان از نظر ذخایر نفتی و سومین دارنده بزرگ ذخایر نفت در میان کشورهای عضو اوپک است. با این حال، برای کسانی که ناظر وضعیت اقتصاد ایران هستند این هدف خیلی هم بعید به نظر نمیرسد. در سال 2009 میلادی، بخش پتروشیمی 60 درصد از کل درآمد دولت ایران را تشکیل میداد و امروز این میزان به 30 درصد کاهش یافته است؛ این در حالی است که امروز ایران درگیر تحریمهای امریکا و بحران و مشکلات مالی است.
مجموع بودجه دولتی برای سال جاری 91 میلیارد دلار تعیین شده است که 78 میلیارد دلار آن از طریق منابع درآمدی از جمله پتروَشیمی تامین میشود. دولت البته تمام درآمد نفتی را در اختیار ندارد و 20 درصد از آن به صندوق توسعه ملی داده میشود و 3 درصد آن نیز باید به توسعه مناطق توسعه نیافته و محروم اختصاص داده شود و 14.5 درصد نیز باید صرف توسعه و نگهداری تجهیزات مرتبط با تاسیسات نفت و گازی شود. پس از این موارد انتظار میرود دولت 24 میلیارد دلار دریافت کند. در آخرین اصلاحیه بودجه، درآمد نفتی اضافهای به میزان 1.7 میلیارد دلار در نظر گرفته شده است که از طریق فروش نفت توسط شرکتهای خصوصی و افراد در بازارهای بینالمللی صورت میگیرد. در نتیجه، انتظار میرود درآمد صادرات نفتی 25 میلیارد دلاری به کمک بودجه دولت بیاید.
دولت ایران فروش نفت بازای هر بشکه 54 دلار را در نظر گرفته است و به همین خاطر است که اصرار دارد 1.5 میلیون بشکه نفت در روز به فروش رسد تا متعهد به پایبندی به برجام باقی بماند؛ آن هم در میانه بحران کنونی به دلیل خروج امریکا از برجام. لازم است ذکر شود که اولویت کلیدی دولت برای ماندن در برجام واردات غذا و دارو و جلوگیری از ایجاد ناآرامیهای اجتماعی است. دولت متعهد به تخصیص 14 میلیارد دلار برای واردات کالاهای اساسی از جمله مود غذایی و دارو شده است. این مقدار از طریق صادرات نفت تامین میشود. اما اگر ایران نتواند 1.5 میلیون بشکه نفت در روز را بفروشد چه خواهد شد؟
این اندیشکده در ادامه مینویسد: در اوایل سال 2018 میلادی، صندوق ذخیره ارزی و طلا به ارزش 132 میلیارد دلار بود. در حال حاضر باور عمومی بر این است که این میزان به 100 تا 103 میلیارد دلار کاهش یافته است. صندوق توسعه ملی که در سال تاسیس آن، 91 میلیارد دلار ذخایر مالی داشت، اکنون 20 میلیارد دلار ذخیر نقدی دارد. در صورتی که صادرات نفت ایران متوقف شود و یا بحران مالی عظیمتری ایجاد شود، دولت اجازه استفاده از ذخایر این دو صندوق را دارد. در صورت کسری بودجه، عمدتا به دلیل کاهش صادرات نفت، مجلس ایران پیشتر مجوز این موضوع را صادر کرده که دولت تا سقف 7 میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی و 50 درصد از ذخایر صندوق ارزی برداشت کند. در نتیجه، در صورت بدتر شدن شرایط، دولت به 57 میلیارد دلار برای جبران کسری بودجه دسترسی خواهد داشت. البته بازپرداختها به خصوص در زمینه ذخایر ارزی خارجی بدون چالش نخواهند بود. علیرغم آنکه ایران از نظر رتبهبندی صندوق ذخیره ارزی و صندوق توسعه در سطح جهانی در مقام بیستم و شانزدهم قرار دارد، دولت اما مایل به جبران کسری بودجه از طریق برداشت از این صندوقها نیست. در نتیجه، دولت ایران نهایت تلاش خود را برای صادرات نفت انجام خواهد داد. علاوه بر آن، دولت تلاش میکند تا صادرات غیرنفتی را افزایش دهد و با مدیریت مالیات و جلوگیری از کاهش ارزش ریال وضعیت را کنترل کند".
اندیشکده "شورای آتلانتیک" در بخش پایانی این مقاله تحلیلی مینویسد: "به طور کلی اقتصاد ایران اکنون آمادگی بیشتری برای مقابله با تحریمها و سقوط مالی ناشی از آن را در مقایسه با سالهای 2012 و 2014 میلادی دارد؛ یعنی زمانی که تحریمها از حمایت چندین کشور دیگر جهان نیز برخوردار بودند. دولت روحانی بهتر و منسجمتر از دوره احمدینژاد وضعیت اقتصادی تحت تحریم را مدیریت کرده است. دولت روحانی توان مهندسی و اصلاحات مالی بیشتری در مقایسه با دولت احمدینژاد دارد. ایران با استفاده از درسهای دورههای تحریم قبلی اکنون در زمینه صرفهجویی، افزایش صادرات غیرنفتی، اصلاحات مالی، کنترل ارز و مدیریت صندوقهای توسعه مالی و ذخایر ارزی کارهای بهتر و بیشتری را انجام داده است. ایران احتمالا قادر به مدیریت وضعیت با حداقل درآمد صادرات نفت 17 میلیارد دلاری در سال، معادل با صادرات روزانه 720 هزار بشکه خواهد بود. این میزان صادرات نفت به ایران اجازه میدهد تا سر خود را بالای آب نگه دارد."
می فروشند .